بسم الله


از کودکی تا به حال همه اسلام را دین جامع معرفی می کردند و از عظمتش دم می زدند. اما هیچ گاه این حرف ها برای ما جذاب نبود و کششی نداشت. با شعاری مواجه بودیم که از بس شنیده ایم حالت تهوع به ارمغان می آورد.

عملا اسلامی ندیده ایم مگر در عبادات فردی و یا مسجد و نماز جمعه و تکبیرها!
نه کار کردن  اسلامی دیده ایم نه خوابیدن نه معاشرت

در همین ایام با تغییری ساختاری و البته سطحی و کاملا سمبلیک مواجه بودیم تحت عنوان: جلو کشیدن ساعت کاری ادارات از 7 صبح به 6:30 دقیقه. علت را هم کاهش مصرف انرژی گفتند و ظاهرا نتیجه هم گرفته اند.

در خوبی این کار حرفی نیست ولی در مجموع نه موسوی است و نه عیسوی! نه اسلامی است و نه لیبرالی و سکولاری!

اگر که سکولار باشد کما فی السابق بعید است که با سایر ارکان سکولاریزه شده ی جامعه تزاحمی داشته باشد. بحث بر سر این است که طرح اسلام طرحی ضربتی برای درمان دفعی و موضعی نیست. بلکه کاملا ریشه ای است.

برای تنظیم وقت ادارات باید به این نکته دقت کرد که موالی دین به ما گفته اند که روزت را بر 4 قسمت تقسیم کن. خواب و کار و معاشرت و عبادت و این به این معنا نیست که هر کدام را شش ساعت ولی صرف این چهار مورد شود

از بدترین چیزهایی که مدرنیته به ارمغان آورد این بود که خواب صحیح را از انسان ربود ولی مقدارش را بیشتر کرد. سر شب خوابیدن و قیلوله را دزدید و خواب بعد از نیمه شب و حیلوله را آورد.

طبق نظر اطبا و حکمای قدیم خواب قیلوله قوای بدن را که توضیح مفصل و شیرینی دارد احیا کرده و شخص بعد از بیدار شدن خود را سرزنده و شاداب می یابد. مدرنیته با دزدیدن قیلوله ضعف ناشی از حرارت درون را با خوردن نهار پر کرد و نهار هم که مفسد بدن! همه تجربه کرده ایم که در ماه رمضان وقتی سر ظهر یا قبل از اذان ظهر ساعتی بخوابیم پس از بیدار شدن هیچ گرسنگی حس نمی کنیم. این اشاره به همان نکته دارد. در اینجا شخص مومن با نشاط کافی به نماز اول وقتش می رسید و بعد از آن ادامه داستان روزمره.

یا خواب شبانه که باید سر شب باشد و چیزی حدود یک ساعت بعد از نماز عشا و بلافاصله بعد از تناول شام. در حکمت خواب سر شب هم که نکته ها شنیده ایم و نیازی به اطاله کلام نیست.

در وضعیت موجود وقتی که کسی از سر کار بر میگردد نه انرژی معاشرت دارد و نه عبادت. نه تنها محبت به همسر و فرزند نمی کند بلکه آغازگر پرخاش هم می شود و این اهل خانه هستند که باید او را تیمار کنند.

با این وضعیت نه سحر را درک می کنیم و نه بین الطلوعین را. بیداریم، نه سرحال و سرزنده

مدل پیشنهادی اسلام دین داری را آسان می کند. کارمندان و شاغلین کارهای پر مشقت هیچ مؤونه ای برای دین داری نخواهند داشت و هم ماه رمضان را به سادگی روزه می گیرند، چون تا سر ظهر کار می کنند و بلافاصله پس از نماز اول وقت چرت مختصری می زنند و ضعف مستوری بر بدن را اطفاء می کنند. و بعد از ساعتی خواب مختصر دوباره محیای خدمت رسانی.

سوال می پرسید مردم معطل می شوند و خدمت به خلق پس چه؟

پاسخ می دهیم اگر کل جامعه به این شیوه عمل کنند آیا کسی معطل می شود؟

چه اشکالی دارد ادارات از بعد از نماز صبح مشغول به کار شوند و تا اذان خدمت رسانی کنند؟ همان طور که جامعه خود را با این سیستم وفق داده می تواند با آن سیستم هم هماهنگ شود.

به یاد دارم که با پدربزرگ از بین الطلوعین تا چاشت بیل می زدیم و آبیاری می کردیم و به وقت چاشت در سایه‌بان باغ تا اول ظهر استراحت می کردیم.

جالب است بدانید در آمریکا یک سالی است که ساعت چرت و صندلی مخصوص چرت زدن تعبیه شده و گرد جهان می گردیم

جمع بندی:

سیستم بروکراسی اداری کشور جامعه را جبراٌ به سمت بی دینی متمایل می کند چرا که ظرف اجرایی آن کاملا سکولار بوده و با مظروف که مؤمنین جامعه باشند هیچ اشتراکی ندارد. هم دینداری شخصی را سخت می کند و هم مخل خانواده و جامعه خواهد بود.